سه تار از جمله سازهای اصیل ایرانی است و با این که در محدوده جغرافیایی غرب آسیا سازهای هم خانواده سه تار با شکل و شمایلی نزدیک به وفور یافت می شود، امّا مشابه سه تار کنونی در نقاط دیگر این منطقه دیده نمی شود. به نظر می رسد که سه تار کنونی، روندی طولانی و تدریجی راپشت سر گذاشته است و در این زمان به شکل و صدا دهی کنونی رسیده است. این ساز که در گدشته به “سه سیم” نیز معروف بوده است در حدود دو و نیم قرن پیش به دست درویش مشتاق علی شاه کرمانی دارای سیم چهارمی می گردد (سیم واخوان یا به نام مبتکر آن، “سیم مشتاق” –سیم سفید بین زرد و بم) که به دلیل نیاز به بهتر شدن صدا دهی- به رغم تناقض آشکارا با نام ساز- بدین صورت معمول و استفاده از آن مرسوم گردید.
سازندگان و نوازندگان :
از استادان مسلم و چیره دست سه تار می توان از استاد جلال ذوالفنون ، استاد احمد عبادی و استاد حسین علیزاده استاد محمد رضا لطفی و ... را نام برد.
1ahang.com
سه تار در مراحل مختلف مورد پرداخت با رنده، سمباده، لیسه و … قرار میگیرد که کیفیت پرداخت، نشان از حوصله و سلیقه سازنده میباشد.
سازندگان مختلف ممکن است روشهای زیادی برای رنگرزی انتخاب کنند مانند لاک الکل، سیلر و … ، که نوع رنگرزی و سلیقه در این مورد می تواند درصدای سه تار تاثیر بگذارد. (مثلا رنگهای پوشاننده میتواند جلوی ارتعاش الیاف چوب را بگیرد) البته رنگ در ظاهر زیبای سه تار بسیار موثر است.
چیدمان و کیفیت گوشیها از سلیقه در سوراخکاری و بُرقو زدن مناسب حکایت دارد و گوشی های خوش تراش هم به صدای سه تار کمک میکند و هم در نگهداری کوک موثر است. طراحی مناسب خرک در خوش صدایی سه تار بسیار موثر است که دست ساز بودن آن میتواند یک مزیت به شمار رود. جنس پرده و چیدمان منظم و کوک دقیق از پارامترهای بسیار مهمی است که از تخصص سازنده حکایت دارد.
یکی از قسمتهای مهم در ساخت سه تار، سرهم کردن اجزای ساز و چسباندن قسمتهای مختلف آن است. زیبایی در اتصال اجزا، هم نشان از سلیقه سازنده دارد و هم میتواند به ایجاد صدایی متناسب کمک کند.
در ساخت سه تار بر حسب اینکه چه الگویی مورد طراحی واقع شده است، استانداردهایی وجود دارد. مثلا قطر دسته، صفحه، ابعاد کاسه و … . از جزئیات مهم، فاصله سیم از دسته و فاصله سیمها از یکدیگر است. یک نکته ظریف، میزان بودن جاییست که در آن مضراب به سیم برخورد میکند که رعایت این نکات به ظرافت سه تار میافزاید. در برخی از سه تار ها وزن زیاد به معنی ضخامتهای نامناسب صفحه و کاسه یا خیس بودن چوب آن است. و در برخی، سبک بودن زیاد سه تار ها به معنی پوک بودن چوب و یا ضعیف بودن آن است که این به تجربه به دست میآید و با مقایسه با صدای ساز اعتبار پیدا میکند.
یک سه تار مناسب در نتهای مختلف دارای جنس صدای یکسان است که این نشان تخصص سازنده در تنظیم ضخامت صفحه و کاسه است که باعث میشود با تغییر پوزیسیونها، رنگ، حجم صدا و تونالیته سه تار عوض نشود.
حجم صدای مناسب در سه تار نشان تخصص سازنده است. رسیدن به یک حجم بالای صوتی و پرقدرت برای سه تار بسیار دشوار است که توان چوب شناسی و تنظیم ضخامت نیاز دارد و بسیار ارزشمند است.
گزدار بودن، سطحی بودن، شُل بودن صدا و … از جمله عیوبی است که میتواند جنس صدا را تضعیف کند. صدای پخته، عمیق و جاافتاده از جمله اصطلاحاتی است که برای صداهای مناسب از آن یاد میشود. نرم بودن و راحت مضراب خوردن زیر دست نوازنده به این معنی که نوازنده برای درآوردن صدا از سه تار احتیاجی به صرف انرژی بیش از حد ندارد و صدا به راحتی از ساز خارج میشود.
چرخش راحت گوشیها (نداشتن حرکت پله ای) و عدم برگشت گوشیها پس از کوک کردن به معنی نگهداری مناسب کوک است که برای یک سه تار بسیار حیاتی است. البته فاکتورهایی مثل ضخامت صفحه، ارتفاع خرک و … در کوک موثر است که دراین مرحله از آنها نمیتوان گذشت.
saz24.ir
جلیل شهناز (۱ خرداد ۱۳۰۰ اصفهان - ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ تهران) یکی از سرشناسترین نوازندگان تار و سه تار سدهٔ اخیر در ایران بود.
زندگینامه:
جلیل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و در رشتههای مختلف هنر از جمله تار، سهتار، سنتور و کمانچه به مقام استادی رسیدند. پدرش «شعبانخان» علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سهتار و سنتور هم مینواخت. عموی او غلامرضا سارنگ (سارنج) هم از نوازندگان کمانچه بود.
جلیل شهناز، از کودکی به موسیقی علاقهمند شد و نواختن تار را در نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز که به خوبی ساز مینواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد.
در کتاب «موسیقیدانان ایرانی» نوشته پژمان اکبرزاده آمده است: «شهناز نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامههای گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه «یاران ثلاث» (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه اساتید موسیقی ایران کنسرتهای بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامههای جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»
این نوازنده تار در طول زندگی هنری خود با هنرمندان والای کشور از جمله فرامرز پایور، حبیبالله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری،عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری، محمد رضا شجریان، حسن زیرک(خواننده بزرگ کرد)، علیاصغر شاهزیدی، طباطبائی و محمد اصفهانی همکاری داشتهاست.
وی در دههٔ ۱۳۶۰ همراه با فرامرز پایور (سنتور)، علی اصغر بهاری (کمانچه)، محمد اسماعیلی (تنبک) و محمد موسوی (نی) «گروه اساتید موسیقی ایران» را تشکیل داد و با این گروه، مسافرتهای متعددی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا داشت.
وی در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در ۲۷ تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد.
در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجریان، گروهی که با آن کار میکرد را به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.
جلیل شهناز، علاوه برنواختن تار، که ساز اختصاصی اوست، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک و آواز -سه تار نیز آشنایی کامل دارد؛ که تمام فایلهای صوتی استاد موجود است و در درجه استادانی چون یاحقی -پایور مینوازد. معروف است که او در شیوه نوازندگی میتواند با ساز خود علاوه برنواختن، آواز هم بخواند.
کیومرث، علیرضا، فرشته، فریبا، فروزنده و نوشین از فرزندان استاد شهنار هستند که در کشورهای آمریکا، فرانسه و ایران اقامت دارند.
در آیین نکوداشت جلیل شهناز و درویش خان در فرهنگسرای هنر در سال ۱۳۸۵ گفته شده است:
حسن کسائی: شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش میدهند و دوست میدارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواختهاند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز میزنند و همه خوب ساز میزنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز میدانند و اجرا کردهاند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العادهاست. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کردهام و ساز بنده با ساز شهناز گره خوردهاست.
محمدرضا شجریان: ساز شهناز در من زندگی میکند و من با ساز شهناز زندگی میکنم. من تنها خوانندهای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز میدانم. ساز این نوازنده بی بدیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازندهها که ۸۰ درصد سازی میزنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است.
داریوش پیرنیاکان: جلیل شهناز هنرمندی است که زاوایای بسیاری در سازش نهفتهاست. وی علاوه براشراف کامل بر ردیف و رموز آن، ویژگی منحصربهفردی دیگری نیز داشت. جواب آوازهای شاهکار و بی نظیر، استفاده از تمام امکانات ساز، نواختن بسیاری از گوشههای مهجور، رعایت جملهبندی در نوازندگی از جمله ویژگیهای نوازندگی جلیل شهناز است.
استادپرویز یاحقی: شهناز دفتر تار را بست
یک عمر توان به ساز دمساز شدن | وز ساز نواختن سرافراز شدن | |
صد سال توان به تار مضراب زدن | اما نتوان جلیل شهناز شدن |
جلیل شهناز پس از یک دوره بیماری صبح روز دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ در بیمارستان آراد درگذشت محمدرضا شجریان پس از درگذشت جلیل شهناز گفت: "استاد جلیل شهناز در من شور و عشق آفرید و من با صدای تار شهناز بدین جا رسیدم و کلمهٔ استاد فقط لایق شهناز و استاد جلیل شهناز را بسان حافظ که تکرار ناشدنیست و با احترام به تمام نوازندگان تار پس از استاد شهناز باید دفتر تار ایران بسته شود."
پس از درگذشت جلیل شهناز، رامیز قلی اف نوازنده برجسته تار در جمهوری آذربایجان پیام تسلیتی به همین مناسبت از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران ارسال نمود.
- آلبوم "عطرافشان" (همراه با تمبک محمد اسماعیلی)."زبان تار" (تا تمبک جهانگیر ملک)...
- کتاب «گلهای جاویدان» (پانزده قطعه برای تار و سه تار). نت نگاری: هوشنگ ظریف. انتشارات سرود، تهران، ۱۳۷۹. برخی از آلبومهای جلیل شهناز:
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد